میلاد امام موسی الکاظم 10 دی 1390 توسط گل یاس من هم به نوبه خودمیلاد یاسعدت امام موسی الکاظم رابه یگانه منجی عالم بشریت بقیةالله الاعظم (عج)وشیعیانش تبریک عرض می نمایم امام موسی کاظم: در دین خدا، دنبال فهم عمیق باشید؛ زیرا فهم عمیق در دین، کلید بصیرت و کمال عبادت و سبب تحصیل مقام های والا و مراتب شکوهمند در امور دین ودنیاست. و برتری فقیه بر عابد، مانند آفتاب است بر کواکب، و کسی که در دینش فهم عمیق نجوید، خداوند هیچ عملی را از او نپسندد. —– داده خداوند جلىحمیده را دسته گلىآمد موسى طور انّماروشن چشم رسول مصطفىصادق آل مرتضى چشم تو روشنولى حق نور هدى چشم تو روشنمولود این هفتم ولىبادا مبارک بر على
قدرت اشک بر حسین 07 دی 1390 توسط گل یاس قدرت اشك بر حسين(ع) حسين(ع)حقيقت اشك و ناله و نوحه است حضرت علي بن الحسين حضرت امام سجاد(ع)، در طول حيات مباركشان، پس از شهادت پدر، روزگار را در حزن و اندوه و اشك مي گذراندند. روزها روزه دار شب ها به نماز قيام مي كردند، و چون افطار مي نمودند، طعام شان، با اشك آن حضرت ممزوج مي گشت، و به افراد خود، كه او را در خوردن طعام و آب ترغيب مي كردند مي فرمود: فرزند رسول خدا(ص)تشنه و گرسنه به شهادت رسيد و اين جمله را كراراً و با اشك، تكرار مي كرد، بطوريكه آب و غذاي آن حضرت، به اشك مباركشان ممزوج مي گشت و اين چنين بود، تا دعوت حق را لبيك گفتند.از ياران آن حضرت مي گويد:روزي امام سجاد(ع) به صحرا رفته بود، و من نيز دنبال او رفتم، او را در حاليكه بر سنگ سختي در حال سجده افتاده بود، يافتم، ايستادم و صداي ناله و گريه بلند آن حضرت را مي شنيدم، و شمردم، كه حضرت هزار بار مي گفت: «لا اله الا اللّه حقاحقا لا اله الا اللّه تعبدا و رقا، لا اله الا اللّه ايمانا و تصديقا و صدقا»، سپس حضرت سر خود را از سجده، برداشت، و تمام صورت حضرت از اشك خود خيس شده بود، عرضه داشتم، كه الحمدللّه غم شما زائل گرديد ولي اشكتان چطور؟حضرت فرمود: واي بر تو، چه مي گويي، مي داني حضرت يعقوب(ع) كه فرزند حضرت اسحاق(ع) و نوه حضرت ابراهيم(ع) بود، كه نبي بود و فرزند نبي، و 12 پسر داشت، خداوند فقط يك فرزند او را، از چشمش دور داشت، و اين موجب سفيدي موي او از غم و اندوه شد و كمرش خميده گرديد و چشمانش نابينا شد، در حاليكه فرزندش، در واقع امر زنده بود، در حاليكه من به چشم خود ديدم، كه پدرم، برادرم، و 17 نفر از جوانان بني هاشم، به شهادت رسيدند، و چگونه اندوهم، زائل گردد، و اشكم پايان يابد؟!
یاران امام زمان کربلاییند 05 دی 1390 توسط گل یاس یاران امام زمان کربلاییند دکتر محمد رضا سنگری در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار آینده روشن درباره ابعاد مختلف شخصیت یاران امام عصر (عج) و شباهت آن با یاران امام حسین (ع) گفت: آنچه در تاریخ وجود دارد، جدال حق و باطل است. باطل تزویر و انحراف را نشان می دهد و حق تکیه بر وجود و ژرفای امام (ع) دارد و این دو همیشه رو در روی هم قرار می گیرند. وی به جایگاه حق در قرآن اشاره کرد و افزود: قرآن حق را به آب تشبیه کرده است و کف ها و حباب های آب را به باطل؛ زیرا آب با یک موج می تواند این حباب ها را از بین ببرد. سنگری ادامه داد: در سال 61 هجری در کربلا حضور حق و یاران حق در زیباترین شکل و در مقابل زشت ترین شکل باطل قرار می گیرد. جبهه حق با همه ظرفیت هایی که بر عهده داشت و با از خود گذشتگی و بدون هیچ تردیدی امام را پشتیبانی کرد. این پژوهشگر ادامه داد: روزی که حق برای همیشه پیروز می شود، روز ظهور امام زمان (عج) است که این باور تمامی مسلمانان و همه ادیان است که با ظهور امام عصر(عج) حق به مظلوم بازگردانده می شود. وی خاطر نشان کرد: زمان ظهور که برس،د طبیعی است امام (عج) نیازمند نیروهایی است. نیروهایی که باید با بصیرت باشند؛ بصیرت به راه خود، بصیرت به امام (عج)، بصیرت به ترفندهای دشمن، معرفت به امام و بصیرت به فرهنگ و قانونی داشته باشند و عمل کنند که بر مبنای قرآن است. روزی که حق برای همیشه پیروز می شود، روز ظهور امام زمان (عج) است که این باور تمامی مسلمانان و همه ادیان است که با ظهور امام عصر(عج) حق به مظلوم بازگردانده می شود. این استاد دانشگاه ادامه داد: یاران امام حسین (ع) بر مبنای بصیرت و انگیزه ای که داشتند به کربلا آمدند و از همه حوادث روز عاشورا نیز مطلع بودند پس منتظران امام عصر (عج) باید بصیرت یاران امام حسین (عج) را داشته باشند. این کربلاپژوه ادامه داد: لازمه یاری امام زمان (عج) شناخت کسانی است که می خواهیم با آنها مبارزه کینم؛ یعنی دشمن را بشناسیم، دین خود را بشناسیم، راه و ابزار خود را بشناسیم و عصری را که در آن زندگی می کنیم، درک کنیم. وی افزود: باید عنصر محبت و عشق به امام (عج) را در وجود خود تقویت کنیم و لازمه آن جدا شدن از تعلقات دنیوی است. این استاد دانشگاه یادآور شد: کسی که منتظر امام زمان (عج) است، باید عمل صالح انجام دهد و همان طور که در قرآن آمده است، عمل صالح، هر عمل سازنده ای است که با انگیزه الهی اتفاق می افتد. وی تأکید کرد: اگر می خواهید ظهور را درک کنید، کربلا را مطالعه کنید و اگر می خواهید از یاران امام عصر (عج) باشید باید زندگی شهدای کربلا را بخوانید. گفتنی است دکتر محمد رضا سنگری استاد دانشگاه تهران، پژوهشگر و کربلاپژوه، مؤلف کتب درسی و نویسنده کتاب «سلام موعود: شرحی بر زیارت ناحیه مقدسه» است. دکتر سنگری که سال 1333 در شوش به دنیا آمده، فارغالتحصیل دکترای زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران است. کتاب «بررسی ادبیات منظوم دفاع مقدس» اثر این نویسنده که در سه جلد نوشته شده به عنوان برترین کتاب سال دفاع مقدس شناخته شده است. «سوگ سرخ»، «حنجره معصوم»، «کرشمههای قلم»، «یادهای سبز» و «پیوند دو فرهنگ عاشورا و دفاع مقدس» از دیگر آثار سنگری به شمار میآید. منبع : تبیان
ماه صفر 05 دی 1390 توسط گل یاس ماه صفر دومین ماه قمری است که برای آغاز آن اعمالی ذکر شده از جمله نماز، روزه و خواندن قرآن .در نامگذارى این ماه دو جهت ذکر شده است، یکی اینکه از “صُفْرَة(زردى)” گرفته شده؛ زیرا زمان انتخاب نام، مقارن فصل پاییز و زردى برگ درختان بوده است. دلیل دیگر اینکه از “صِفْر(خالى)” گرفته شده، زیرا مردم پس از پایان ماههاى حرام، روانه جنگ مى شدند و شهرها خالى مى شد.این ماه، معروف به نحوست است. از پیامبر اکرم(ص) درباره ماه صفر چنین نقل شده است: هر کس خبر تمام شدن این ماه را به من دهد، بشارت بهشت را به او مى دهم.اعمال مشترک اول هر ماه دعا در زمان دیدن هلال خواندن دعاى هلال وارد شده است و أقلش آن است که سه مرتبه بگوید اللّهُ اَکْبَر و سه مرتبه لا إلهَ الَّا الْلّه و سپس بگوید: اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى أذْهَبَ شَهْرَ کَذا وَ جاءَ بِشَهْرِ کَذا.بهترین دعاى زمان رؤیت هلال دعاى 43 «صحیفه سجادیه» است. قرآنخواندن هفت مرتبه سوره «حمد». روزه از أمورى که بر آن تأکید شده، سه روز روزه گرفتن در هر ماه است. مرحوم «علامه مجلسى» در «زادالمعاد» مى گوید: مطابق مشهور، این سه روز، پنجشنبه اول ماه و پنجشنبه آخر ماه و چهارشنبه اول از دهه وسط ماه است.نمازشب اول ماه: دو رکعت نماز بجا آورد، به این نحو که: در هر رکعت پس از سوره «حمد» سوره «انعام» را بخواند سپس از خداوند متعال بخواهد که او را از هر ترسى و هر دردى ایمن گرداند.روز اول ماه: خواندن نماز اول ماه که آن دو رکعت است، در رکعت اول بعد از «حمد» سى مرتبه سوره «توحید» و در رکعت دوم بعد از «حمد» سى مرتبه سوره «قدر» بخواند و بعد از نماز صدقه اى در راه خدا بدهد،هر کس چنین کند، سلامت خود را در آن ماه از خداوند متعال گرفته است.
ارزش حسین 04 دی 1390 توسط گل یاس آبروی حسین به کهکشان می ارزد یک موی حسین بر دو جهان می ارزد گفتم که بگو بهشت را قیمت چیست گفتا که حسین بیش از آن می ارزد حسین دیگر هیچ نداشت که ساحت انی اعلم ما لاتعلمون است، آنجا ساحت علم لدنی است، رازداری خزاین غیب آسمان ها و زمین؛ آنجا سبحات فنای فی الله است و بقای بالله، و مرد این میدان کسی است که با اختیار، از اختیار خویش درگذرد و طفل ارادهاش را در آستان ارادت قربان کند… و چون اینچنین کرد، درمییابد که غیر او را در عالم اختیار و ارادهای نیست و هر چه هست اوست. اما چه دشوار مینماید طی این عرصات! آنان که به مقصد رسیدهاند میگویند میان ما و شما تنها همین «خون» فاصله است؛ تا سدرهالمنتهی را با پای عقل آمدهای، اما از این پس جاذبه جنون، تو را خواهد برد… طیّّّّّّ این مرحله دیگر با پای اراده میسور نیست؛ بال میخواهد و بال را به عباس میدهند که دستانش را در راه خدا قربان کرد. این حسین است که عرصات غایی خلافت تکوینی انسان را تا آنجا پیموده است که دیگر جز جان میان او و مقصود فاصله نیست. آنان که با چشم ظاهر مینگرند او را دیدهاند که بر بالین علی اکبر «علی الدنیا بعدک العفا» گفته است و بر بالین قاسم «عزَّ والله علی عمک ان تدعوه فلا یجیبک او یجیبک ثم لا ینفعک» و اکنون بر بالین ابی الفضل عباس میگوید: «الان انکسر ظهری و قلت حیلتی»، اما حجابهای نور را نمیبینند که چه سان از هم دریده و رشتههای پیوند روح را به ماسوی الله چه سان ازهم گسسته! نه ماسوی الله، که اینجا کلام نیز فرشته سان فرو میماند. مردانگی و وفای انسان نیز به تمامی ظهور یافت و آن قامت مردانه عباس بن علی با دستان بریده بر شریعه فرات، آیتی است که روح از این منزلگاه نیز گذشته است و عجیب آن است که آن باطن چگونه در این ظاهر جلوه میکند. دستان عباس بن علی قطع شده بود که آن ملعون توانست گرز بر سر او بکوبد. اما تا دستان ظاهر بریده نشود، بالهای بهشتی نخواهد رست. اگر آسمان دنیا بهشت است، آسمان بهشت کجاست فدا کند، جز جان که میان او و ادای امانت ازلی فاصله بود… و اینجا سدره المنتهی است. نه… که او سدره المنتهی را آنگاه پشت سر نهاده بود که از مکه پای در طریق کربلا نهاد… و جبرائیل تنها تا سدره المنتهی همسفر معراج انسان است. او آنگاه که اراده کرد تا از مکه خارج شود گفته بود: من کان فینا باذلاً مهجته و موطناً علی لقاءالله نفسه فلیرحل معنا، فاننی راحل مصبحا ان شاءالله تعالی. سدره المنتهی مرزدار قلمرو فرشتگان عقل است. عقل بیاختیار. اما قلمرو آل کسا، ساحت امانتداری و اختیار است و جبرائیل را آنجا بار نمیدهند که هیچ، بال میسوزانند. آنجا که عباس بن علی پرنده آن آسمان باشد؟ فرشتگان عقل به تماشاگه راز آمدهاند و مبهوت از تجلیات علم لدنّی انسان، به سجده در افتادهاند تا آسمانها و زمین، کران تا کران، به تسخیر انسان کامل درآید و رشته اختیار دهر به او سپرده شود؛ اما انسان تا کامل نشود، در نخواهد یافت که دهر، بر همین شیوه که میچرخد، احسن است. چشم عقل خطابین است که میپرسد: اتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء… اما چشم دل خطاپوش است. نه آنکه خطایی باشد و او نبیند… نه! میبیند که خطایی نیست و هرچه هست وجهی است که بیحجاب، حق را مینماید. فتح خون، شهید آوینی